عاشق کوهنوردی، ورزش دو و والیبال لیبریز از
زندگی و شوق زیستن ۲۵ساله بود که در معرض انتخاب بین زندگی ذلت بار و تن به خفت
زندگی زیر ظلم دادن و برگزیدن مرگی پر افتخار و با شرافت قرار گرفت آنهم بعداز
۵سال زندانی و شکنجه که به تازگی طعم آزادی چشیده بود منصوره دلاور مرگ سرخ و با شرافت را برگزید و مانند
هزاران تن دیگر از مجاهدان هم زنجیرش ، در قتل عام سال ۶۷ با فتواي خميني به خاطر
پايداري بر عقيده و استواري اش در مبارزه اي كه براي آزادي مردم و ميهنش پيشه كرده
بود سر بدار شد
منصوره در ۱۶ بهمن ۶۰ دستگیر
و زیر بازجویی و شکنجه رفت اما هرگز مرعوب بازجويان و شكنجه گران نگردید. او را زیر
شلاق بردند اما لب از لب نگشود و به دیگر کسانی
که با او دستگیر شده بودند پیام داد او را مسئول همه جریانات معرفی کنند تا زیر
فشار و شکنجه کمتری قرار بگیرند همبندی های منصوره هرگز از او لحظة یأس، نا امیدی،
خستگی به یاد ندارند. لبهای خندان و چهره مصمم منصوره همیشه الهام بخش بقيه همبندي
هايش بود.
او انتخاب کرد تا از هویت
خود در مسیر رهایی زنان و مردم میهنش تا پای جان دفاع کند تا ستاره اي باشد درخشان
در كهكشان پر ستاره 120 هزار مجاهد پيشتازي كه جان خود را براي فردایی بهتر و رهایی
ايران از چنگال يك رژيم بنیادگراي مذهبي فدا کردند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر