۱۶ساله بود که در ۳۱ شهریور سال ۱۳۵۹ در بازار دوم نازی
آباد دستگیر شد. و پس از تحمل ۸ سال زندان در قبر و قفس و قیامت در زندان قزلحصار
و واحدهایی مسکونی.نشکست و تسلیم نشد بلکه این دژخیمان وشکنجه گران بودند که و هشت سال تمام روز بروز باهر شکنجه و فشار شکسته شدند و این داستان رزم و پایداری نسل مقاومت و فدا میلیشیای مجاهد خلق بود
نگاهی به زندگی کوتاه و پر بار مجاهد قهرمان مریم پاکباز
«اگر امام حسین در برابر
شمر و ابنزیاد زانو زد و توبه کرد، من هم در برابر شما توبه خواهم کرد» این تنها
کلامی بود که میلیشیای قهرمان مریم پاکباز بهشکنجهگران خود گفت. مجاهد شهید مریم
پاکباز دانشآموز 16سالهیی بود که در یازدهم مهر59، فقط بهدلیل داشتن یک نسخه
نشریه مجاهد در تهران دستگیر شد. مریم پس از دستگیری آنچنان زیر شکنجههای وحشیانه
قرار گرفت که وقتی یکی از نزدیکانش بهتصادف در اوین او را دید، نشناخت. در گزارش
وضعیت شکنجههای مریم آمده است: «او براثر شدت شکنجهها بهشدت لاغر و شکسته شده
بود. انداختن مستمر و طولانی او بهسلولهای انفرادی باعث شده بود که بهانواع بیماریها
مبتلا شود. با این حال وقتی او را دیدم همچنان مهربان، خوش اخلاق و صبور بود». مریم
از دانشآموزان با استعدادی بود که در تمام دوران تحصیلش ازشاگردان ممتاز مدرسه
خود بود و موفق شد در 14سالگی دیپلم ریاضی خودش را بگیرد. او بهطور همزمان فعالیت
سیاسی خودش را بهعنوان یک میلیشیای پرشور در انجمنهای جنوب تهران آغاز کرد. بعد
از اینکه دستگیر شد پاسداران و شکنجهگران در برابر روحیه مقاوم او بهشدت جا
خورده و با اعمال فشار و شکنجه سعی داشتند او را بهتسلیم و توبه وادار کنند. اما
مریم قهرمان شکنجهگران را بهشمر و ابنزیاد تشبیه کرد و ننگ سازش و خفت تسلیم را
نپذیرفت. مریم با وجود نوجوانی درکی بسیار عمیق از مسائل داشت و بهسرعت آگاهییهای
خود را بهمسئولیتهایی در قبال خدا و خلق تبدیل میکرد. این مبارزه رودررو و خونین
که یک میلیشیای 16ساله با خیل شکنجهگران رژیم آغاز کرده بود چندین سال ادامه یافت.
پاسداران یکبار در سال65، ساک او را بهملاقات کنندگانش تحویل داده و گفتند «اینها
را ببرید، خودش هم بهزودی توبه میکند و بیرون میآید». اما مقاومتهای دلیرانه مریم
حسرت تسلیم را بهدل آنان گذاشت. میلیشیای نوجوان مجاهد خلق8 سال تمام در برابر
دژخیمان و در زیر شدیدترین شکنجهها مقاومت کرد و عاقبت در مهر 67، در ادامه قتل
عام مجاهدین بدست دژخیمان خمینی، بههمراه تنی چند از همبندان مجاهدش در اوین حلق
آویز شد. با امید به روزی که پاسخ این همه خون را درسرنگونی رژیم پلید خمینی شاهد
باشیم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر