در جدالِ ايمان و ذلت، قد برافراشتند و مرگ را به سخره گرفتند
روز ۱۳مرداد۶۷ تلخ ترین و سیاه ترین روز برای خانواده احمدی و شهر اصفهان بود در این روز ۴ فرزند آنها سر بدار شدند
محمد و منصور ، فريبا و فرحناز اخمدی
يادي از ۶ مجاهد سر فزاز خانوادة احمدي و ۲ تن ديگر از اعضاي اين خانواده يوسف و محمدآتشجامه (پسرخاله آنها)كه در راه دفاع از آرمان آزادی خونشان فدیه رودی جوشان و جاری گشت تا پهنای تاریخ تاریخ انسان
عشق يعني باز مرغي پركشيد، در شب زندان گل آذر دميد، عشق يعني زير آتشبار شب، گفتگو از صبح نو با تاب و تب، عشق يعني صدقْبال و پرْفدا، پرزدن تا اوج اوج قلهها ، عشق يعني ديدن روز ظفر، در شبآوار پر از دود و شرر،
حال دانستم كه نامش عشق بود، اين روايتها تمامش عشق بود…»
اولين شهيد اين خانواده خسرو احمدي بزرگترين برادر، قهرمان ورزشي, كارمند شركت ملي نفت ايران - دانشجوي آمريكا
اوكه براي ادامة تحصيل به آمريكا رفته بود به سازمان دانشجويان مسلمان هوادارسازمان مجاهدين خلق پيوست ي ماه و نيم بعد از پيروزي انقلاب ضدسلطنتي تحصيلش در آمريكا رو نيمهكاره رها كرد و به ايران برگشت و فعاليتش با سازمان رو ادامه داد. در 20 بهمن سال 60 دستگير و سرانجام او مدال قهرماني طاقت انساني را شهادت زير شكنجه در 9 اسفند 60 در زندان عادلآباد شيراز كسب كرد و اينطور شد كه سر برراه آزادي نهاد و با فداي همه چيز خود براي مردم و وطنش ستاره اي درخشان از پايداري مجاهد خلق شد.
شهيدان ديگر اين خانواده مجاهد پرور ۴سرو ايستاده قامت در كشتار فجيع تابستان 67 مي باشند.
همگي اين مجاهدان قهرمان در يك روز در روز 13 مرداد سال 67 در زندان اصفهان سربلند و با افتخار به شهادت رسيدند.
اما نامشان در تاريخ ميهن جاويد ماند محمد، فريبا و فرحناز و برادر ديگر آنها منصور كه بر دار شرف در شهريور 67بوسه زد و جاودانه شد.
همگي اين مجاهدان قهرمان در يك روز در روز 13 مرداد سال 67 در زندان اصفهان سربلند و با افتخار به شهادت رسيدند.
اما نامشان در تاريخ ميهن جاويد ماند محمد، فريبا و فرحناز و برادر ديگر آنها منصور كه بر دار شرف در شهريور 67بوسه زد و جاودانه شد.
محمد،32 ساله كارمند شركت ملي گاز ايران در زمستان سال 60 دستگير شده بود وهفت سال درزندان اصفهان شديرين شكنجه ها را تاب آورد تا اينكه در اين روز سربدار شد و به عهدش به خدا و خلق وفاكرد.
فريبا22 ساله و فرحناز 20ساله هر دو، اوايل سال 64 دستگير شدند.آنها به ترتيب به 15 و 10 سال زندان محكوم شده بودند، از جمله اتهامات آنها حضور برادر و خواهرشان در ارتش آزاديبخش بود. بخاطر اينكه فريبا علناً در زندان از مواضع و هويت مجاهديش دفاع ميكرد خواهران همبندِ او، به فريبا لقب «خورشيد» داده بودند. فريبا همواره بطور علني از سازمان دفاع ميكرد و هيچ هراسي از دژخيمان در دل نداشت. در بند با شجاعت با بازجويان و نگهبانان درگير ميشد و روي ديوارها شعار مينوشت وحركات اعتراضي زندانيان را سازمان ميداد.
در تير ماه روزي بازجويي به نام عبدالله ازفريبا دربارة موضعش سؤال ميكند و فريبا قاطع و كوبنده پاسخ ميدهد: «الان ميگويم، ده بار ديگه هم بپرسيد تكرار ميكنم كه با تمام وجودم سازمان مجاهدين رو قبول دارم و مواضعم هيچ تغيير نكرده. شما هم هركاري خواستيد بكنيد. ا ينطور بود كه اين خورشيد آزادي سرانجام با خواهرش فرحنازو همراه با 6 خواهرمجاهد ديگر در زندان دستگرد اصفهان تيرباران ميشوندمجاهدان شهيد، كبري ورپشتي، فخري مجتبايي، فردوس حبيب اخياري، قدسي هواكشيان، نسرين شجاعي و خواهري به نام محبوبه.
منصور26 ساله درسال 64 در حاليكه قصد خروج از كشور براي پيوستن به سازمان مجاهدين داشت دستگير شد.
منيژه احمدي از شهيدان قهرمان عمليات فروغ جاويدان است كه در سن 29 سالگي در حاليكه يك پسر 5 ساله داشت به عهدش با خدا و خلق وفا كرد و جاودانه شد.
منيژه بعد از گرفتن ديپلم به شغل آموزگاري روي آورد. او از تابستان سال 58 با سازمان مجاهدين خلق ايران آشنا شد و ازپاييز همان سال فعاليتهاي خود را در ارتباط با سازمان مجاهدين خلق ايران شروع كرد.
درشروع جنگ ضد ميهني ايران و عراق، جزو نيروهاي سازمان بود كه درآبادان ماند با اينكه مردم شهر را ترك ميكردند، اما تعدادي از مجاهدين براي دفاع از خاك وطن در شروع جنگ در شهر ماندند،منيژه هم عليرغم مخالفت دوستان و آشنايان بعنوان يك زن مجاهد مصمم بود كه بماند و به اين ترتيب بود كه او و سايرخواهران مجاهد در اين رابطه نقش خودشان رو بر عهده گرفتند.اين درشرايطي بود كه بدستور دادستان وقت آبادان آخوند عراقي تعدادي از مجاهدين درحين دفاع از كشور دستگير شدند كه بعدها با شروع مقاومت مسلحانه سراسري همگي اونها اعدام شدندو بقية نفرات از جمله منيژه را از شهر بيرون كردند.
منيژه در 12 آبان 1361 از كشور خارج شد و به پايگاه سازمان مجاهدين در تركيه پيوست. در ادامه فعاليتهايش همزمان با تشكيل ارتش آزاديبخش او در كسوت رزمندة آزادي به مسئوليتهاي جديد خود قيام كردو در عملياتهاي مختلف شركت داشت تا اينكه در عمليات فروغ جاودان در اثر اصابت تركش از پشت سرش بخون غلطيد و فديه رهائى خلق و ميهن شد.
پيكر او در خاكپاي سيدالشهدا، حسينبنعلي (ع) در واديالسلامِ كربلا به خاك سپرده شد.
پيكر او در خاكپاي سيدالشهدا، حسينبنعلي (ع) در واديالسلامِ كربلا به خاك سپرده شد.
خسرواحمدي
متولد1331/ قهرمان ورزشی,
كارمند شركت ملی نفت ایران - دانشجوي آمريكا
زمان
شهادت: 9اسفند 60- زندان عادل آباد شيراز
نحوه شهادت: زير شكنجه
محمد
احمدی
متولد
1335 ديپلم ،كارمند شركت گاز
زمان
شهادت: 13 مرداد 1367 قتل عام در زندان اصفحان
نحوه
شهادت: تيرباران
منصوراحمدی
متولد1341 ، ديپلم
زمان
شهادت: شهريور سال 67 – شيراز
نحوه
شهادت: تيرباران- زندان شيراز
سال 64 كه قصدخروج از ايران و
پيوستن به سازمان را داشت دستگير شد
فريبا
احمدی
متولد: 1345 در آبادان
سن: 22 سال
تحصيلات:
دانشآموز
شهادت: 13 مرداد 1367زندان اصفهان
نحوه شهادت: تيرباران
محل دفن: باغ رضوان – قطعة 41،
رديف 11، شماره 6
فرحناز
احمدي
متولد
1347در آبادان
سن:
20 سال
تحصيلات:
دانشآموز
شهادت: 13 مرداد 1367-
اصفهان
نحوه شهادت: تيرباران
منيژه
احمدی
متولد 1338 در آبادان
شغل:
معلم
شهادت:
مرداد 1367 - عمليات فروغ جاويدان
https://plus.google.com/u/0/116832277345808362714
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر