۱۳۹۵ مهر ۲۷, سه‌شنبه

ایران-دادخواهی زندانیان سیاسی برای محاکمه عاملان جنایت در قتل عام ۶۷




سازمان ملل قربانیان کشتار ۶۷ را به عنوان ناپدیدشده قهری به رسمیت شناخت
عدالت برای ایران، ۱۱ آبان ۱۳۸۶: در پی شکایت مریم اکبری منفرد، سازمان ملل متحد، دو تن از قربانیان کشتارجمعی زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ را به‌عنوان ناپدیدشده قهری به رسمیت شناخت.
 گروه کاری ناپدیدشدگان قهری سازمان ملل در نامه‌ای که نسخه‌ای از آن به دست عدالت برای ایران رسیده است، ضمن پذیرش شکایت مریم اکبری منفرد درباره برادرش، عبدالرضا و خواهرش رقیه که از جمله هزاران زندانی سیاسی بودند که در سال ۶۷ اعدام شدند، از دولت ایران خواست تا درباره سرنوشت آن‌ها و محل دفن‌شان توضیح دهد.
 براساس مقررات این نهاد بین‌المللی، تا زمانی که مقامات جمهوری اسلامی دلایل و جزییات اعدام و محل دفن عبدالرضا و رقیه اکبری منفرد را به خانواده‌شان اعلام نکرده‌اند، پرونده آنها به عنوان ناپدیدشده قهری همچنان باز خواهد ماند.
 مریم اکبری منفرد، شاکی این پرونده، خود پس از اعتراضات عاشورای سال ۱۳۸۸ بازداشت شد و اکنون نزدیک به ۸ سال است که بدون حتی یک روز مرخصی، در زندان اوین محبوس است. وی هم اکنون قدیمی‌ترین زندانی سیاسی زن استان تهران به شمار می‌آید.
 مریم اکبری منفرد یک سال پیش با تسلیم شکواییه‌ای رسمی به دادستانی تهران خواستار رسیدگی قضایی به پرونده اعدام برادر و خواهر خود شد. مقامات قضایی تاکنون از رسیدگی به این شکایت سرباز زده‌اند و اکبری منفرد و خانواده‌اش را به قطع ملاقات، گشایش پرونده جدید و تبعید به زندان زاهدان تهدید کرده‌اند. پس از آن بود که وی از زندان، شکایت خود را به سازمان ملل متحد فرستاد.
 عدالت برای ایران و کمپین حقوق بشر ایران در ویدئو “عدالت اجرانشده“، داستان زندگی و رنج‌های او و خانواده اش را به تصویر کشیده‌اند.
 با به‌رسمیت شناخته‌شدن قربانیان کشتار ۶۷ به‌عنوان ناپدیدشده قهری، قوانین بین المللی دولت جمهوری اسلامی ایران را موظف می‌کند که حق خانواده‌های آن ها را برای دانستن حقیقت درباره سرنوشت و محل دفن عزیزان‌شان ادا کند و مسئولان آن را تحت تعقیب قرار دهد. از نظر حقوق بین‌الملل، ناپدیدشدگی قهری نقض مداوم حقوق بشر و یک جرم بین‌المللی است و تا زمانی که فرد ناپدیدشده پیدا، و یا سرنوشت‌اش به‌طور کامل معلوم نشود، حتی با وجود گذشت چند دهه مشمول مرور زمان نمی‌شود.


نامه ای از زنداني سياسي مريم اكبري منفرد از زندان اوين تحت عنوان  از رنج مادران شهدای مجاهد خلق
نامه ای از زنداني سياسي مريم اكبري منفرد از زندان اوين تحت عنوان 
از رنج مادران شهدای مجاهد خلق

با زیباترین قلم که تا اعماق وجود انسانی را میسوزاند ما را با خود به زیر پوست سال ۶۷ و به درون قلب و خانواده های داغدار میبرد مریم قهرمان که لابلای خاطرات تلخش را میکاود در قسمتی از نامه نوشته است:

برای مادران و پدرانی می نویسم که در برابر مقاومت فولادی شان، کوه دماوند هم سر فرود می آورد. به پاس تعبیر عظیم و انسانی شان از کلمه ی مادر، به پاس محبت های بی دریغشان که در هیچ لحظه ای فروکش نمی کند و استقامتی که همچون نسیمی بر پیشانی آسمان می گذرد.

دفتر خاطرات زندگی ام را ورق می زنم تا به صفحه ای برسم که نگاه آشنایت را یافتم؛ نگاه های مهربانت هم چون قاصدکی که از زندگی خبر می داد و بودن را تجربه می کرد و فریادی که از حق خواهی می گفت. روزهای پر هیاهوی بازگشت اسرای جنگی به میهن بود. محله مان را برای بازگشت رضا پسر زهرا خانم همسایه دیوار به دیوارمان، چراغانی کرده بودند. آن روز مادر طبق روال به بهشت زهرا رفته بود و هنگام ظهر به خانه بازگشت

لینک متن کامل نامه 

نامه ای از زنداني سياسي مريم اكبري منفرد از زندان اوين تحت عنوان  از رنج مادران شهدای مجاهد خلق


بیانیه جمعی از زندانیان سیاسی گوهردشت و فراخوان به محاکمه آمران قتل‌عام ۶۷
بیانیه جمعی از زندانیان سیاسی گوهردشت و فراخوان به محاکمه آمران قتل‌عام ۶۷

جمعی از زندانیان سیاسی گوهردشت روز یکشنبه 8مرداد 96بیانیه‌یی صادر کردند و به محاکمه آمران و عاملان قتل‌عام 67فراخوان دادند. متن این بیانیه آمده است:
در سالگرد قتل‌عام زندانیان سیاسی در مرداد ماه سال 67 در شرایطی که آمران و عاملان آن در مناصب بالای حکومتی صراحتاً به جنایات خود اعتراف کرده و بعضاً به آن کشتار و قتل‌عام افتخار نموده‌اند و قاتلانی هم‌چون وزیر اطلاعات وقت فلاحیان می‌گوید: حتی اگر کسی که تنها نشریه‌ای را خوانده بود محکوم به اعدام بود و متأسفانه دنیا تاکنون در برابر آن ساکت بوده.
ما زندانیان سیاسی که هم‌اکنون هم شاهد نقض گسترده حقوق‌بشر در زندانهای این حکومت هستیم، صمیمانه از اقدامات بی‌وقفه دست‌اندرکاران جنبش دادخواهی و به‌خصوص تلاشهای خستگی‌ناپذیر خانم رجوی در راستای به محاکمه کشاندن همه آمران و عاملان آن قتل‌عام سبعانه قدردانی می‌کنیم و در همین راستا از کلیه هم‌وطنانمان تقاضا داریم که در رساندن هر گونه مدرک و عکس و خبر از شهدای آن واقعه و آدرس گورهای جمعی آن و خلاصه هر گونه کمک و اطلاعات به این جنبش دادخواهی، یاری رسانند.
بیشنر بخوانید
یاداشت زندانی سیاسی علی معزی: اعترافات ناگزیر فلاحیان
زندانی سیاسی  علی معزی پدر دو مجاهد اشرفی طی یاداشتی از  زندان تهران بزرگ درباره اعترافات آخوند جلاد علی فلاحیان وزیر سابق اطلاعات اخوندی درباره اعدام زندانیان سیاسی در دهه 60 نوشت:  همانطور که در مصاحبه فلاحیان آمده و قبلا هم   احمد خمینی گفته بوده‌ هواداران مجاهدین  در دهه شصت از کوچک و بزرگ یا نوجوان و روزنامه خوان و نان بخر و زن باردار اعدام می‌شدند.در ادامه این یادداشت   آمده است: مگر نمیدانید که یکی از جرمهای ما زندانیان فعلی که بازجوها هم مرتب تکرار می‌کنند این است که چرا دهه 60 از دستشان در رفته و اعدام نشده ایم؟ ‌ما باز هم مفتخریم که برای مجاهدان و فرزندان خلفٍ این خلق هم نان بخریم و هم جان بدهیم. ما به پایندگی آنها و بی آیندگی دشمنان مردم ایمان داریم.
نامه زندانی سیاسی رضا اکبری منفرد از شکنجه گاه گوهردشت کرج

نامه زندانی سیاسی رضا اکبری منفرد از شکنجه گاه گوهردشت کرج

زندانی سیاسی رضا اکبری منفرد از زندان گوهردشت کرج نامه سرگشاده یی خطاب به وجدانهای بیدار و فعالان حقوق بشر در جهان منتشر کرد. 
در این نامه آمده است:
من از اعماق زندان قرون وسطایی گوهردشت و درباره رژیمی با شما سخن میگویم که بیش از ۶۰ بار به خاطر اعمال ضد بشری در حق مردم ایران در سازمان ملل متحد محکوم شناخته شده است. 
اخیرا نوار صوتی آقای منتظری نفر دوم پس از خمینی بعد از ۲۸ سال منتشر گردید که در آن سند تاریخی به اعدامهای جنایتکارانه بیش از سی هزار نفر در سال ۶۷ که بدون محاکمه اعدام شدند اشاره میشود که اغلب اعدام شدگان از هواداران سازمان مجاهدین خلق ایران بودند (۱) و از دانش آموز و دانشجو و استاد دانشگاه گرفته تا کارگر و بازاری و نیز زنان را شامل میشدند. 
آقای منتظری در این سند صوتی خطاب به گروه معروف حیات مرگ و رو در روی یکی از اعضای آن گروه یعنی وزیر دادگستری آخوند روحانی اعلام میکند: تاریخ شما را جنایتکار معرفی خواهد کرد. 
آری مادرانی را سراغ دارم که بیش از ۶ تن از فرزندان و اعضای خانواده اش به دست این رژیم داعش شیعی اعدام گردیده اند بدون اینکه جنازه یا محل دفن آنها را به خانواده داده باشند. خانواده های داغدار که هنوز چشم انتظار محل دفن و پاسخگویی مسئولان رژیم در مورد اعدام فرزندانشان هستند. 
آری، در چنین شرایطی که خانواده های داغدار اعدام شدگان پس از مأیوس شدن از جوابگویی مسئولان رژیم در آن جنایت بر علیه بشریت، بعد از سی سال روی به جوامع بین المللی حقوق بشری آورده اند و از آنها دادخواهی میکنند و جنبش بین المللی دادخواهی به راه انداخته اند.


بزرگترین کشتار در دهه شصت بود که به بهانه حفظ جنگ توانست در یورشی ده‌ساله که نقطه اوج آن در مرداد67 بود، به قلع و قمع معترضان خود بپردازد.

نوشته‌یی از زندانی سیاسی شاهین ذوقی تبار، محبوس در زندان گوهردشت کرج در حمایت از جنبش دادخواهی قتل عام67
نامه زندانی سیاسی زهرا زهتابچی از شکنجه‌گاه اوین
 دادخواهی قتل عام  67 از شکوائيه زندانی سیاسی مریم اکبر ی منفرد

مريم اكبري از ملل متحد خواستار تحقیق حول اعدام بستگانش می شود

روز ۲۹ بهمن ماه، مريم اكبري منفرد زنداني سياسي محبوس در بند زنان زندان اوين با شکایت به گروه كاري ناپديدشدگان قهري سازمان ملل از اين نهاد خواست تا رژيم ايران را در مورد پرونده عبدالرضا و رقيه اكبري خواهر و برادر اعدامي اش، مورد بازخواست قرار دهند.
وی طی نامه ای، خواهان آن شده که درباره اعدام بستگانش تحقیقات رسمی صورت گیرد.
مریم اکبری تصریح کرده است، می‌خواهد بداند عزیزانش چگونه جان داده‌اند. محل دفن‌شان کجاست و چه کسی مسئول اعدام آن‌ها بوده است.
او از خانواده‌های دیگر قربانیان دهه شصت هم خواهان اقدامی مشابه شده است.
مریم اکبری نامه‌اش  چنین به پایان رسانده است که، نمی‌دانم پس از انتشار شکوائیه، چه سرنوشتی در انتظارم است. ولی با علم به همه عواقب احتمالی آن، خواهان روشن شدن چگونگی قتل عام زندانیان سال ۶۷، به ویژه خواهر و برادرم هستم.
این زندانی سیاسی تاکنون می بایست باید از زندان آزاد می شد اما عملا او را در حبس نگاه داشته اند. ماموران  حتی برای عمل جراحی دخترش نیز به او مرخصی نداده اند. (۲۷مهر ۱۳۹۵)

ادامه

زنداني سياسي، مهدي فراحي شانديز
زنداني سياسي، مهدي فراحي شانديز: من از دادخواهي قتل‌عام زندانيان سياسي 67 حمايت مي كنم

نامه به  آنتونيو گوترز دبيركل سازمان ملل متحد

برای اجرای عدالت درباره‌ی آمران و عاملان قتل عام ۳۰هزار زندانی سیاسی در سال ۶۷، در ایران

مطلب مرتبط:


در سی و چهارمین اجلاس شورای حقوق‌بشر ملل‌متحد که هم‌اکنون در مقر اروپایی ملل‌متحد در ژنو در جریان است، شماری از نمایندگان سازمانهای غیردولتی طی سخنانی، نقض حقوق‌بشر به‌ویژه قتل‌عام 30هزار زندانی سیاسی در سال 67 را محکومکردند و خواستار انجام تحقیقات پیرامون این جنایت و سپردن عاملان و آمران این قتل‌عام به دست عدالت شدند.

همزمان با برگزاری سی و چهارمین اجلاس شورای حقوق بشر ملل متحد که هم اکنون در ژنو جریان دارد، آقای بهزاد نظیری از اعضای کمیسیون خارجه شورای ملی مقاومت در مصاحبه با سیمای آزادی گفت که در اجلاس جاری شورای حقوق بشر ملل متحد موضوع قتل عام زندانیان سیاسی برای اولین بارپس از۲۸ سال باردیگر در اسناد شورای حقوق بشر وارد شده است.


به جنبش دادخواهي جانباختگان قتل‌عام۱۳۶۷ بپيونديم

۱۳۹۵ مهر ۲۵, یکشنبه

ایران-تابستان67 از زبان دخترى كه پدرش را اعدام كردن



زمانى كه اعدام هاى سال 67 اتفاق افتاد من 8 سالم بود. ما هفته اى يكبار ملاقات داشتيم ولى تابستون67 كه ملاقات ميرفتيم، هر هفته ميگفتن كه ملاقات نداريم. يادمه همه اضطراب و استرس داشتن و ساعت ها پشت در زندان منتظر مى مونديم كه شايد به ما ملاقات بدن ولى هر بار بي نتيجه بر ميگشتيم من با اين كه بچه بودم اين اضطراب و نگرانى رو تو چهره بزرگ تر ها و حرفاشون مى شنيدم كه داخل داره يه اتفاقايى ميفته ولى هيچ خبرى بيرون نمى اومد و نميدونستيم چه خبره

امینه قرائي
از لبای ابرای سرخ و کبود 
شنیدم یکی بود و یکی نبود 
همراه قصه شدم، هی دویدم 
آخرش به ‌خاطره‌ها رسیدم 
توی بارون چکیدم با خاطره 
رسیدم به دوتّـا خاتـون دوباره 
یکیشون از سر «دار» پرید و رفت 
یکیشون تـو خاطره چکید و رفت... 
می‌پرّن از سر کوه توی چشام 
خاطره می‌شن می‌ریزن پیش پام 
می‌دون رو جاده خط کتاب 
دایره تـو دایره رو موج آب واسه موج یاد عاشق، خاطره 
می‌کنه دستاشو قایق، خاطره 
صدوبیست هزارتا قمری لب بوم 
اسم به اسم با خاطره‌ها روبه‌روم... 
ماه و خورشید سوار اسب کهر 
شنبه‌ها تا جمعه‌ها خون سحر 
شب به شب ستاره‌ها شمردن و 
خاطره به قصه‌ها سپردن و 
خوردن نون و نمک با خاطره 
ابرای ترک ترک با خاطره 
می‌تونم زمستونو بهار کنم 
پاییز خاطره رو چه کار کنم؟ 
خاطره‌ها صف کشیدن دوباره 
منو پیدا می‌کنن تـو خاطره 
هی می‌خوام از نگاشون فرار کنم 
خودمو تـو خاطره چه کار کنم؟ 
شب که شد، آسمونو ور می‌دارم 
جای اون خاطره‌هامو می‌ذارم... 
اینجوری با تو یکی می‌شم، عزیز! 
تو بمون، تـو چشم خاطره بریز...