۱۳۹۵ بهمن ۱۱, دوشنبه

ایران-یادواره عیاران مجاهد قهرمانان سربدار در بیست وهشتمین سالگرد جاودانگی

مجاهد قهرمان صفي‌قلي اشرفي

بیست و هشت سال قبل در چنین روزهای سرد و ظلمانی قهرمانانی به دار شقاوت خمینی آویخته شدند
قهرمانانی که تک به تکشان برگهای زرینی بر کتاب خون بار مقاومت سرفراز ایران افزودند
با جوهر خون و رزم و فدا حرف به حرف را نوشتند و رسم عیاری و مردانگی شجاعت و ایستادگی تا پایان را به میراث گذاشتند.

رهبر این گروه مجاهد قهرمان صفي‌قلي اشرفيمیگفت:
بنام حسین وبه خون حسین وبا پیام حسین هر زنده وانسان آزاده ای راه او را میرود.
محمد حنیف نژاد  بنیان گذارسازمان پر افتخار مجاهدین خلق ایران با آرم سرخ فامش، پرچم دار امام حسین در این زمانه است و سازمان مجاهدین لشکریان فدائی وواقعی امام حسینند آنان هستند که جامعه بی طبقه توحیدی را نوید میدهند وطن پرستی و آرمان خواهی ونوع دوستی وظلم ستیزی ،مرام و راه وکار آنان است.
 آنها همه چیز را برای همه و مردمشان میخواهند. 
آنان منجیان عالم بشری در عصرظلم ودر عصر خنجر وخیانت هستند و من هم این راه وآرمان را با آگاهی ،عشق وایمانم برگزیدم.

در تاريخ ۱۰بهمن۶۷ مطبوعات حكومتي گزارش دادند «12عضو گروه عياران» كه از آنها با عنوان «قاچاقچي مواد مخدر و سارق مسلح» ياد مي‌كرد، به دار آويخته‌شده‌اند.
اما «عياران» برخلاف ادعاي دروغ رژيم، كساني نبودند جز مجاهد شهيد صفي‌قلي اشرفي و همرزمان مجاهدش كه پس‌از تحمل چند‌سال شكنجه، سرانجام در تاريخ ۸ بهمن ۶۷ به پيمان خود با خدا و خلق وفا كردند.
مجـــاهــد شهيد صـفـي‌قلـي اشرفي، در‌ جريان انقلاب ضد‌سلطنتي دانشجوي دانشگاه تهران بود و همان‌جا بود كه با مجاهدين و آرمانهايشان آشنا شد و به تبليغ اين آرمان در ميان پيروان اهل طريقت در سرخه‌حصار كرج پرداخت. پدر او  شادروان محمدولي اشرفي «پير»  و رهبر آنان بود و خود صفي‌قلي نيز از نفوذ و اعتبار زيادي در‌ميان مردم سرخه‌حصار برخوردار بود. او در‌جريان انقلاب ضد‌سلطنتي بسيار فعال بود و پس‌از پيروزي انقلاب مانع بازپس گرفتن سلاحهايي كه از پادگانها توسط مردم مصادره شده بود، گرديد. صفي‌قلي پس‌از آن نيز  در‌ميان اهالي سرخه‌حصار به هواداري از مجاهدين پرداخت و براي معرفي اهداف سازمان فعالانه كوشيد. او جوانان اهل‌حق آن منطقه را به كلاسهاي آموزش ايدئولوژيك سازمان، كه در آن زمان تحت عنوان بحثهاي «تبيين جهان» توسط برادر مجاهد مسعود رجوي در دانشگاه صنعتي شريف تشكيل مي‌شد، مي‌برد. توزيع نشريه مجاهد، يكي ديگر از فعاليتهاي گسترده صفي‌قلي و يارانش بود. او با نفوذ و محبوبيتي كه در ميان مردم سرخه‌حصار داشت، توانست بسياري از جوانان آن‌جا را به مبارزه با رژيم و هواداري از مجاهدين جذب كند.
پس‌از خرداد سال‌۶۰ و آغاز مقاومت انقلابي مسلحانه، صفي‌قلي و يارانش به هواداري از مجاهدين و تلاش براي برقراري ارتباط با رزمندگان مجاهد خلق هم‌چنان ادامه دادند. صفي‌قلي همرزمانش را تحت عنوان گروه «عياران» سازمان داد و  به عمليات متعددي، از‌جمله مصادره چند‌بانك، دست زد و فعاليت گروه را گسترش داد.
در اواخر سال‌64 گروه ضربه خورد و صفي‌قلي به‌اتفاق 60‌نفر از همرزمان و يارانش از اهل‌حق، دستگير شدند.
لاجوردی پرونده آنها را شخصا با خمینی دنبال میکرد خط اصلی آنها این بودکه این مجاهد قهرمان یعنی صفی قلی اشرفی را با امتیاز دادن بخرند اما او به آنهاگفت :
"من پیرو حسین وحنیف هستم وراه آنها را میروم من به کرده ها و آرمانم افتخار میکنم هیهات منا الذله".
دوران زندان و تحمل شكـنـجـــه‌هــاي سبــعـــانه دژخيمان، نه‌تنها در عزم آهنين صفي‌قلي و يارانش خللي به‌وجود نياورد، بلكه آنان را در پيمودن راه رهايي خلق و مقاومت انقلابي مسلحانه استوارتر و مصمم‌تر نمود.
در کینه کشی خمینی جلاد فرمان اعدام در ملاء عام آنها را صادر کرد و با دجالیت تمام و تبلیغات کثیف و رذیلانه این مجاهد پاکباز و یارانش را خرابکار وقاچاقچی معرفی کرد ه و سرانجام در ۸بهمن سال۶۷، مجاهدين شهيد روح‌الله اشرفيان و احمد زنگي در ملاٌ عام، در زمين چمن ســـرخـــه‌حـــصــار كـــرج به‌دار آويخته‌شدند.
در همان روز ۹همرزم مجاهد ديگر صفي‌قلي در زندان حلق‌آويز شدند.
اسامي و مشخصات اين شهيدان سرفراز خلق عبارتند از مجاهدين شهيد:
1ـ‌‌صـفــي‌قـلــي اشــرفـــي، دانشجوي دانشگاه تهران، 27ساله
2ـ امان‌الله سياه‌منصوري فرزند احمد علي، 23ساله، كشاورز
3ـ احمد زنگي، 25ساله، ديپلم
4ـ روح‌الله اشرفيان، 34ساله، كارمند بانك مركزي تهران
5ـ سيدحيدر نوري، 35ساله، افسر فراري هوانيروز
6ـ بـهــرام تـيــمــوري (فرزند يوسفعلي)، 27ساله، ديپلم
7ـ قربانعلي‌درويش، 29ساله، شغل آزاد
8‌ـ‌‌‌‌‌‌‌‌دكــــتــــر صـــدرالـــلـــه سياه‌منصوري (فرزند رضا)، شاغل در دانشگاه تهران
9ـ غلامعلي تيموري (فرزند قريب‌علي)، 25ساله، ديپلم
10ـ درويش‌علي تيموري (فرزند قريب‌علي)، 23ساله،  كشاورز
11ـ حيدر تيموري (فرزند نظرعلي)، 35ساله، راننده
12ـ يحيي تيموري (فرزند اياز)،  37ساله، كشاورز
ونيز مجاهدين شهيد:
ـ‌‌حيــــدر ســـيــاه‌مــنــصـوري، 35ساله (كه حدود يك‌ماه پس‌از همرزمانش اعدام گرديد)
ـ دكتر غلامحسين رشيدي  29ساله (كه در بهار سال62 اعدام شد.

در سال ۶۸ در بهشت سکینه کرج مزار این قهرمانان پیدا شد و عکس آن برای سازمان مجاهدین ارسال شد 


۱۳۹۵ بهمن ۷, پنجشنبه

یادواره مجاهد قهرمان احمد رئوف بشردوست که در رزم و مجاهدت و زیر شکنجه پولادی آبدیده شد


عکس جدید از مادر  مجاهد قهرمان احمد رئوف بشردوست

اين شعر برمزار مادرنقش بسته:

بعدازتو دلم دراين قفس ميگيرد
وز بغض فراق تو دلم ميميرد
خوش بود زمانه چون تو با مابودی
افسوس زمانه داده پس ميگيرد


مادر در43سالگی هنگامی چشم از جهان فروبست كه جگرگوشه اش احمد در سياهچال گوهردشت بود. قلب پاکش اینهمه آزار و اذیت فرزندانش را تاب نیاورد.

مادر قهرمان مجاهد که تا آخرین لحظه حیاتش دست از هواداری و حمایت سازمان مجاهدین و فرزندانش بر نداشت.





معرفی کتاب مسافر دیار بی قراران - به یاد مجاهد قهرمان، شهید سربه‌دار احمد رئوف بشری‌دوست

مسافر دیار بی قراران، عنوان کتابی است که توسط انتشارات بنیاد رضاییها در ۵۲ صفحه به یاد مجاهد قهرمان احمد رئوف بشری دوست منتشر شده است.
 در مقدمه این مجموعه زیبا که به مناسبت سی‌امین سالگرد قتل‌عام ۱۳۶۷ منتشر شده آمده است:

تقدیم به:
برادر مسعود که پاکترین، زیباترین، شورانگیزترین و بزرگترین عشق زندگی احمد بود. او که می‌گفت: «ما چه نسل خوشبختی هستیم که رهبری چون مسعود داریم».
و
تقدیم به نسل جوانی که آن زمان هنوز به‌دنیا نیامده بودند و اکنون خونخواه احمد و ۳۰ هزار گل سرخ پرپرشده هستند. 
کتاب با یکی از سروده های احمد در زندان آغاز می شود؛

ایران غرق بلاست،‌ پر از صداست
در این شبهای ما،
 ‌همه جا خون خداست
آفتاب فردا از رگبارها
 و آتش سلاح تو طلوع می‌کند 
باید برخاست، باید برخاست
نباید نشست، نباید نشست
باید با خون عهد و پیمان بست.
برای دریافت پي دي اف كتاب روی لینک کلیک کنید.

https://drive.google.com/file/d/1WDfSbNv3yZFMGQeFCif6qa9xb6I6aL3U/view


مجاهد قهرمان احمد رئوف بشردوست

نوجوانی ۱۵ساله که به محض یافتن گمشده اش چونان درختی تنومند قد کشید.
او که در عمر کوتاه۲۴ ساله اش همراه خود درخت مقاومت و مجاهدت را  به فرازها برد
از هفده سالگی که به زندان افتاد سنبل والگوی ایستادگی شدتا پایان 
و با خود فرازهای پرشور مقاومت تا به آخر را پروید و با خطی از خون و رزم و عزم خط به خط کتاب مجاهدت را نوشت 
و بی هیچ سنگ مزار یا نشانی در قتل عام ۶۷ جاودانه شد 
مجاهد قهرمان احمد رئوف بشردوست